نماز جمعه این هفته شهرستان ماهنشان به امامت حجت الاسلام و المسلمین زاهدی پور امام جمعه شهرستان اقامه شد.
خطبه اول:
حجت الاسلام و المسلمین زاهدی پور ضمن دعوت خود و نمازگزاران به تقوای الهی گفتند: امیرمومنان می فرماید: تقوا کلید حل مشکلات است انشاالله این کلید را همیشه در دست خود نگهداریم"فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ وَ ذَخِیرَةُ مَعَاد" اگر برای آخرت نیز توشه می خواهیم آن هم تقواست. دنیا، دنیایی است برای زندگی و تامین آخرت. انسان زیرک و هوشمند، انسانی است که بتواند از این دنیا بهره برداری بهتری بکند برای تامین آخرت نه برای ویرانی آخرت. بعضی مواقع در این دنیا انسانهای هنرمند آنهایی معرفی می شوند که بلد هستند آخرت خود را ویران کنند،ازدنیابرای خراب کردن عاقبت خود استفاده کنند، آخرتشان را ویران کنند. اما درمنطق قرآن ودرمنطق اهلبیت، داشتن تقوا و حفظ آن، دوری از گناهان و نزدیکی به کارهای نیک عبارت است از اینکه آخرت خود را با استفاده ازدنیا آباد کند."الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة" در مزرعه نمی مانند در مزرعه کشت و کار می کنند تا بیاورند در خانه استفاده کنند تا مسائل اقتصادی زندگی را تامین کنند. خود کشت و کار هدف نیست کشت و کار برای این است که زندگی اقتصادی خود را تامین کند و دنیا هم مزرعه برای آخرت است، دنیا هدف نیست. دنیا در حقیقت مسیر و معبر است لذا باید از این معبر بهتر استفاده کنیم، هدفمان راکوچک نکنیم. هدف والای الهی داشته باشیم نه هدفی که ظاهرا والاست. این قرآن است که خداشناسی الهی است که هدف والای الهی را برای ما تعریف می کند. هدف والا هدفی است که ما را به خداوند برساند. هدفهای دیگرمانندعرفانهای کاذب و یا فیلمهای کره ای که هدفهای بسیار پست و حیوانی هستند بعضی مواقع هدف معرفی می شوند و انسان را اسیرهوای نفس و اسیرهدفهای کوچک می کنند تا هدفهای والا از یاد برود. مخصوصا جوانان با مطالعه در مبانی دین می توانند به هدف والا برسند. این مطلب را تکرار می کنم اگر یک مدت غرق در دنیا، غرق در فیلمهای نه حرام بلکه فیلمهای معمولی ، داستانهای معمولی مشغول بودیم حالا یک مدت هم با مطالعه قرآن، احادیث، تاریخ ائمه اطهار، تاریخ اسلام وتاریخ این انقلاب مسیر حقیقی روشن می شود. یکی از مسائلی که مربوط به تقواست که دو هفته قبل شروع کردیم درمورد زبان است،آداب زبان، آفات زبان. یک عضو کوچک که می تواند انسان را بهشتی یا جهنمی کند. چند مبحث مختلف در این باره می تواند مطرح شود که امروز هم یکی را مطرح می کنم که آن هم نرمی در گفتار است. امیرمومنان علیه السلام در خصلت مومنان می فرماید:" بَعِیداً فُحْشُهُ لَیِّناً قَوْلُه" اگرمی خواهید انسان مومن را بشناسید ودر این دنیا که شناخت سخت است. براداران، خواهران، مومنان، علما آنچه که مهم است این است که ما ترازو نداریم و از ابزار سنجش بهره مند نیستیم احساس می کنیم که منافق را نمی توان شناخت، کفاررا نمی توان شناخت، دشمن را نمی توان شناخت همه اینها براحتی امکان پذیراست اما بشرطی که ابزار سنجش را داشته باشیم.امیرمومنان یک ابزار و معیار بیان می کند. می خواهید انسان مومن را بشناسید" بَعِیداً فُحْشُهُ" از فحش و ناسزا دور است، زبانش پاک است، دهانش آلوده به فحش نمی شود" لَیِّناً قَوْلُه " انسان مومن آرام است، گقتار نرم دارد البته نرمی گفتار مراحلی دارد امکان دارد نرمی گفتار در یک موقع تبدیل شود به گفتار سخت و دلائلی هم داریم که انشاالله در جای خود مطرح می شود."إِنَّ مِنَ الْعِبَادَةِ لِینَ الْکَلَام" بازهم امیرمومنان علیه السلام می فرماید که نرمی گفتار از عبادت است واگرمی خواهی عبادت کنی نرم گفتارباش، بیان تند نداشته باش، با همسایه، با فامیل مخصوصا با خانواده که بسیاری از مشکلات اجتماعی، درگیری های اجتماعی حتی در ادارات مخصوصا درخانواده ها دلیلش تندی درگفتارو نبود نرمی درگفتاراست.در خانواده ها یک اختلاف، می بینی که تبدیل شده یک اختلاف بزرگ که از گفتار تند شروع شده است. آقا خانم را ملاحظه نمی کند، خانم آقا را. یک مومن را عصبانی کرده لذا یک درگیری اتفاق افتاده است. در خیابان که راه می روید می بینید که یک درگیری است ریشه یابی که می کنید که اگر یک اغماضی،یک گفتارنرمی بود امکان داشت که این درگیری اتفاق نیافتد.بعضی قهرها از گفتار تند بوجود می آید شنیده اید یک حرف، یا یک فحش و ناسزا منجر به قتل یا درگیری مهم شده است.لذا حفظ زبان هنری بسیار بالا و ارزشمند است.
درشتی زکس نشنود نرم گو بجز نیکویی در زمانه مجو
اگر نرم گویــــد زبان کسی درشتی به کوشش نیاید بسی
شما ببینید در جریان حضرت موسی علی نبینا وآله وعلیه السلام، وقتی که پیامبردستورمی دهد که برو فرعون را دعوت کن چرا؟ " اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى"بعضی در جامعه ما اباحه گرایی، مبتلات سکولاری، مهریه های کلان، چرا؟ چون عرف هم شرط است و در عرف الان مهریه ها این قدر است!عرفی که در برابر خداوند، در برابر دین بایستد که عرف نیست، باطل است. آنچه که در قرآن و روایات و مبانی فقهی گفته اند که عرف شرط است عرف متشرعه است نه هرعرف باطلی بلکه عرفی که متناسب با دین باشد. پس نگفت موسی به دین خود فرعون به دین خود. نگفت که فرعون طغیان کرده به توچه ربطی دارد تو بشین خانه و عبادت کن. نه. بلکه فرمود:" اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى " برو به طرف فرعون چرا که او سرکشی کرده است. امربه معروف ونهی ازمنکرواجب است. روایت داریم که ظاهرا در زمان شعیب پیامبراتفاق افتاده باشد روایت داریم که خداوند چند هزار نفر را هلاک کرد یک تعداد از خوبان بودند و یک تعداد از بدان. هم خوبان را هلاک کرد و هم بدان را. پرسید خوبان چرا هلاک شدند؟ فرمود چون امربه معروف ونهی ازمنکرنکردند، امربه معروف و نهی از منکر نباشد بلایی می آید، سیلی می آید و آن سیل تر و خشک را با هم می سوزاند. نرمی در گفتار به این نیست که حق را کنار بگذارد. لذا می فرماید"اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى" طغیان کرده برو هدایتش کن ولی در اول مواظب باش تند و درشت سخن مگو "فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى"اگر نرم حرف بزنی شاید هدایت شود"لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى"شاید برایش یادآوری شود که خدایی هست، قیامتی هست، حساب و کتابی هست. یا اینکه بترسد. نرم زبانی وآرامش در گفتار اگربه یک ساختاراجتماعی منجر شود ببینید که چه اندازه محبتها زیاد می شود، چقدر مشکلات حل می شود. امام صادق علیه السلام فرمود:" إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِیمَانِ الرِّفْق "هرچیزی کلید دارد و کلید ایمان رفق و مدار و نرمی در گفتار است.اگر می خواهی یک نفر را هدایت کنی اول با نصیحت و پند و اندرز وارد شو انشاالله هدایت شود. پس درشتی و تندی در گفتار را از جامعه خود برداریم، باهمدیگرمهربان باشیم، ونرم حرف بزنیم بسیاری ازمشکلات برطرف شود.اصولا اگرتوبا دیگران رفیق شدی، با همسایه ات رفیق شدی، با خانواده وهمسرت رفیق و مهربان شدی نتیجه اینها نزول رحمت الهی است. چرا که درشتی، اختلاف و دعوا را در پی دارد که در اینصورت رحمت نخواهد بود. تحمل کن تا رحمت از تو دور نشود، خواهرم تحمل کن تا ازرحمت دوری نشوی. اگر بین همسایگان دعوا و اختلاف باشد رحمت از آنجا برداشته می شود.لذا با هم مهربان باشیم.
چنین راند پیش برادر سخن که بیدار دل باش و تندی نکن
بفرمایی بند و تو تندی مکن که تندی پشیمانی آرد به بن
از خداوند بخواهیم که درجامعه مان مهربانی و نرم گفتاری حاکم شود، که عبادت محسوب می شد آن موقع است که بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. خداوند دوست دارد که مومنان با یکدیگر مهربان باشند.
خطبه دوم:
امام جمعه ماهنشان در این خطبه نیز خود و برادران و خواهران نمازگزار را به تقوای الهی دعوت کردند و گفتند: امیرمومنان فرمود:" فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ یُرْفَعُ " و اگرعمل به بالا رفت صاحبش را هم به بالا می برد و اگر عمل بالا نرفت انسان به بالا نمی رود، انسان رشد پیدا نمی کند، انسان الهی نمی شود. عمل الهی است که انسان را پاک و نورانی می کند"وَ التَّوْبَةُ تَنْفَع" توبه است که انسان را از راه انحرافی جدا کرده و به راه الهی رهنمون می کند.
صد بار اگر توبه شکستی بازآیی این درگه ما درگه نومیدی نیست
جوانان، برداران، خواهران، ریش سفیدان در راه خدا با خدا عهد و پیمان ببندیم قبل از اینکه به دنیا بیاییم خداوند با ما پیمان بسته که در مسیر الهی باشیم،پروردگارمان خداست و این را ما گفته ایم و در این روز تجدید پیمان کنیم و در مسیر الهی با ثبات قدم حرکت کنیم.
از مناسبتها که چندتا هست، جمعه 19 آبان مصادف با 24 ذیحجه روز مباهله پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم با نصارای نجران است. روز مباهله در حقیقت روز اثبات حقانیت اهلبیت علیهم السلام بود که نصارای نجران آمدند درخواست مباهله کردند که همدیگر را نفرین کنند که هر طرفی که حق است، حقانیتش اثبات شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم قبول کرد و فردایش مباهله انجام شد دیدند که پیامبر می آید اما با افراد خاصی می آید، بارها بیان شده و باز هم بیان می شود که عظمت اسلام، عظمت پیامبروعظمت حقانیت اسلام است که قرآن می فرماید:"فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ بگو "تَعالَوْا"بیاورید"نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ" اولادمان را بیاوریم و شما هم اولادتان را بیاورید"وَنِساءَنا وَ نِساءَکُمْ"زنانتان را بیاورید ما هم زنان مان را بیاوریم"وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ" جانهایتان را بیاورید و ما هم جانهایمان را بیاوریم" ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبین "لعنت خدا را قراردهیم برای کسی که ناحق است.نصارای نجران منتظربودند که دیدند وجودنازنین رسول الله می آید سیدالشهداء (آن عزیز زهرایی که ایامش نزدیک می شود و خودمان را آماده می کنیم برای عزاداری و احیای اسلام، برای عاشورایی زندگی کردن) را بغل کرده و از دست فرزندش امام حسن گرفته و پشت سرش امیرمومنان و خانم فاطمه زهرا می آید، جان رسول الله علی مرتضی است انفسنا و انفسکم. فرصت نیست من خلاصه عرض می کنم. روزی معاویه به سعدوقاص گفت: چراعلی را دشنام نمی دهی نعوذبالله؟ گفت: سه دلیل دارم که اگر یکی از آنها در من بود افتخارمی کردم چون آیه مباهله نازل شد پیغمبر فقط فاطمه زهرا و حسن وحسین و علی مرتضی را دعوت کرد و بعد از مباهله فرمود:"اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِی" خدایا اینها اهلبیت من هستند. در چندین جا فرمود: شش ماه بعد از نزول آیه تطهیر پیامبر اکرم می آمد و درخانه زهرا را می زد و می فرمود "السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّة"در مباهله هم نصارای نجران که شاید هنوز نوری در قلبشان بود فهمیدند اما وای به مسلمانانی که نفهیمدند و متوجه نشدند و الان هم وهابیت ملعون متوجه نیستند. نصارای نجران وقتی دیدند که علی می آید،حسن وحسین می آید وعزیزتر از اینها کسی برای رسول الله وجود ندارد و اینها را در برابر شمشیر خداوند قرار داده، چون می داند که حق است لذا عزیزانش را آورده و می داند که حقانیتش اثبات خواهد شد. لذا عقب نشینی کردند و اُسقف شان گفت اگر بروید به مباهله قطعا نابود خواهید شد بعد برگشتند. اینها افتخار ما هستند، این سند افتخار ماست که شب موقع خوابیدن این مدال افتخار را بر سینه داریم و صبح هم موقع بیدار شدن این مدال را برسینه خود داریم. خوش به حال ما و خوش به حال شما که مدال اهلبیت در سینه های شماست.
مناسبت بعدی 20 آبان، 25 ذیحجه باز هم در شأن اهلبیت است، آن هم نزول سوره هل أتی است که فقط به یک آیه اشاره می کنم" وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً*إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً" امام حسن و امام حسین مریض شدند، مسلمانان به عیادتشان آمدند،حتی آنهایی که بعدا درخانه زهرا را سوزاندند نیز آمدند، پیامبر اکرم پیشنها کرد علی جان نذر کن فرمود نذر می کنم اگر فرزندان تو بهبود پیدا کنند سه روز روزه بگیرم، خانم فاطمه زهرا هم این نذررا کرد، آقا امام حسن وامام حسین علیهم السلام همان گونه نذرکردند، خداوند شفا داد و سه روز روزه گرفتند روزاول که خواستند افطار کنند، یک مسکین آمد حتی فضه کنیز زهرا هم که روزه بود همه غذاهایشان را دادند به آن مسکین و خودشان با آب افطار کردند، روز دوم یک یتیمی آمد وگفت خداوند ازغذاهای بهشتی شما را روزی دهد آیا به من کمک می کنید همه غذایشان را به او دادند و بازهم با آب افطارکردند، روز سوم هم یک فقیری آمد، عزیزان بعضی مواقع شنیده می شود که ما چیزی نداریم پس انفاق نکنیم در حالی انفاق این است که انسان آنچه دارد و خودش نیازمند است را بدهد، ارزشش آن است که انسان خودش گرسنه بخوابد ولی فقرا گرسنه نمانند، ایتام گرسنه نمانند، مساکین گرسنه نمانند و این راه علی است، این راه فاطمه است و این راه حسن و حسین است. شاگردان مکتب عاشورا، شاگردان مکتب حسن و حسین درسمان را خوب پس بدهیم تا از لشگر عمر سعد و شمرنباشیم که در ورودی شام گوسفندان راذبح کردند وکباب خوردند ولی فرزندان پیغمبرگرسنه خوابیدند.از طرفی 25 ذیحجه روز خانواده نیزهست و این هم خانواده فاطمی وعلوی است و ما هم امروز یک محاسبه ای بکنیم که ببینیم خانواده های ما چقدرشبیه خانواده فاطمه است، از خداوند بخواهیم تا توفیق دهد.
23 آبان مصادف با 28 ذیحجه روز جهانی دیابت،بیماری قند خون است. برای سلامتی خود و سلامتی جامعه فکر کنیم وبه بیماران کمک کنیم. انجمن حمایت از بیماران کلیوی تاسیس شده و مکانی هم هست و تابلویش را هم دیده اید سعی کنید از کمترین امکانی که دارید کمک کنید، همتان بلند باشد مقدارمهم نیست. هم به بیماران کمک کنیم و هم قدر سلامتی خود را بدانیم، مسائل بهداشتی که بیان می شود را رعایت کنیم، شیرینی جات مصنوعی بیش از اندازه مصرف نکنیم، پیشگیری کنیم انشاالله سلامتی ها حفظ شود تا عقل سالم در بدن سالم. یک جا که لازم است بدن در راه خدا فداشود ولی در جایی که لازم نیست باید سلامتی حفظ شود. عزیزانی هم که در بیمارستانها و شبکه بهداشتی فعالیت می کنند بخاطر خدا مسائل مالی و مادی را یک مقدار کنار بگذارند، حفظ جان انسان واجب عینی است لذا پزشکان، پرستاران، بهیاران و متخصصان بدانند که حفظ جان انسان عبادت است و در این مورد به مسائل مادی وابسته نشوند و یک مقدار کیفیت خدمات درمانی در استانمان بهبود یابد که لازم است.
24 آبان، 29ذیحجه روز ارتحال عالم ربانی علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن است. المیزان افتخارتاریخ اسلام است. من این را عرض نمی کنم که المیزان را بخوانید چون شاید برای بعضی خواندن کتاب المیزان سنگین باشد اماعرض می کنم اگر چهل سال صاحب المیزان عمرش را مصرف کرد و تفسیری نوشت که عظمت اسلام شد، ما هم از خودمان مایه بگذاریم. مرحوم دوانی که شاگرد علامه آیت الله مصباح است می گوید: (که من این ماجرا را از علامه مصباح یزدی شنیده ام ) یک روز در قم رد می شدم که دیدم علامه طباطبایی با یک مقدار وسائل در دستش در پیاده رو ایستاده بود رفتم سلام عرض کردم و پرسیدم استاد چه شده؟ فرمود از مشهد می آیم و الان کرایه ماشین ندارم به منزل بروم. علما اینگونه دین را حفظ کرده اند اینها باید برای ما تلنگری باشد تا یک مقدار از علما حمایت کنیم، علما اینگونه دین را حفظ کرده اند که می فرمود کرایه ماشین ندارم بعد می گوید من ماشین کرایه کردم و و استاد را به منزلش فرستادم. امثال علامه طباطبایی ها اینگونه دین را حفظ کرده اند ما هم ازمال و جانمان مایه بگذاریم و یک ده هزارُم علامه باشیم. اگر او کل عمر خود را فدای اسلام کرد ماهم از خودمان مایه بگذاریم.
یکی از مشکلات را هم اینجا عرض می کنم و آن هم مربوط به بانکهاست. توجه کنیم اولا سال تولید ملی است درمورد وامهای کشاورزی که بارها عرض شده باز هم عرض می شود. بانکها! اگر در مسیراین نظام می خواهید حرکت کنید در برابر تسهیلات، تسهیلات فراهم کنید، تسهیلات آسان فراهم کنید، برنامه های جهاد کشاورزی با جانفشانی باشد،گزاره هایی که داده می شود مستند و براساس رضایت خداوند ودر این نظام بر اساس رضایت رهبری این نظام و مردم عزیز باشد وبانکها همکاری کنند ما می بینیم که بعضی مواقع مشکلاتی ایجاد می کنند سال تولید ملی است و بانک وظیفه دارد حمایت کنند، در مورد وام ازدواج شاید قبلا عرض کرده باشم باز هم عرض می کنم، در وام ازدواج بانکها همکاری نمی کنند و اکثرا نمی توانند بگیرند این حق افراد است و دولت بودجه اش را تصویب کرده، اعتباری دولتی است. بانک محترم! اگر این اعتبار را در جای دیگر هزینه کنی مدیون هستی. تغییرردیف این اعتبار حرام است. مسئوولین عزیز هم با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب به اقتصاد مقاومتی تاکید دارند، یک مقدار صرفه جویی کنند، هزینه ها را کم کنید و این کم کردن هزینه ها که فقط مختص مردم نیست. هم مردم و هم مسئوولین، همه موظفیم هزینه های غیرضروری که هست و بخاطر مسائل نظام اینجا بیان نمی کنم باید اینها را کم کرد. سفرهای غیرضروری، سفرهایی که شخصی است ولی با خودرو دولتی! عزیزان اینها حرام است حتی اگر بنزینش را خودت بدهی باز حرام است چون آن خودرو امانت است مگر اینکه اجازه ای داده شود که اکثرااینگونه نیست حتی استفاده فرزندان از خودرو دولتی هم حرام است و اگرازخداوند خجالت نمی کشیم از مردم خجالت بکشیم که دزدی را می بینند و این امانت نداری را می بینند و می آیند ومی گویند و بعضا هم خودمان می بینیم. لازمه اقتصاد مقاومتی نظارت بر پروژه هاست، نکند که مسئوولی کوتاهی کند و یک دفعه چند هزار میلیون اموال بیت المال تخریب شود بعد هم تلاش کنیم که آن مسئوول را نگهداریم که باز هم بر اساس مسائل نظام و بر اساس فرمایشات رهبری اسم نمی بریم. ولی وقتی که مسئوولی کوتاهی می کند و عمدا هم این کوتاهی را کرده براساس اطلاعات چرا تلاش می کنیم آن مسئوول بماند و بیت المال را از بین ببرد وقتی که خطا کرده و به کنار می گذارند ما هم حمایت کنیم کنار رود به آینده سیاسی و شغلی خود فکر نکنیم به آینده نظام فکر کنیم.
مساله بعدی سرساعت حاضر شدن مسئوولین است. عزیزانی داریم که دیر می آیند و زود می روند. سر وقت آمدن وظیفه و زود آمدن ایثار و دیر رفتن هم ایثار. حالا ما اینها را نخواستیم بلکه سر وقت بیاییم و سر وقت هم برویم تا خدا هم از ما راضی شود و آن ساعتی هم که آن کارمند و مسئوول دارد هر چند ساعت که است وظیفه شرعی ما این است که کار کنیم اگر مثلا 6ساعت قرار است کار کنیم 5 ساعت کار کنیم و یک ساعت را هدر دهیم مطمئن بدانید لقمه ای که به خانه می بری لقمه حرام است. حالا یکی می گوید من حقوقم کم است آقاجان وقتی تو استخدام می شدی به تو گفته اند که حقوق تو این است و در آینده هم تو موظف هستی به قوانین موجود پایبند شوی و می توانی استعفا بدهی. کسی که نمی تواند کار کند می تواند استعفا بدهد در این نظام سروقت بیایم و سروقت هم برویم و داخل وقت هم کار کنیم نه اینکه وقت تلف کنیم. این که رهبر معظم انقلاب در خراسان شمالی تاکید کردند فرهنگ کار یعنی همین. چرا کار مفید کم است؟ وجدان کاری را بالا ببریم و این را بدانیم که اگر عمدا یک ربع هم وقت را تلف کنیم به اندازه همان یک ربع هم اگر چیزی به خانه بیرم لقمه حرام است بلی استراحت متعارف اشکال ندارد ولی اینکه ازهشت ساعت، سه یا دو ساعتش را کار کنیم اینها قطعا حرام است و دست مزدی هم که گرفته می شود حرام است، اگر به خودمان دل نمی سوزانیم،خانواده مان، فرزندانمان را به آتش دچار نکنیم. خداوند متعال انشاالله تمام خدمتگزارانی که صادقانه خدمت می کنند را موفق بدارد.
شنبه 91/8/20
توسط : دفتر امام جمعه شهرستان خرمدره |
نظر بدهید
مطلب بعدی :
دیدار